خاطره | شهید جاویدالاثر غلامرضا فلاحی | من سهمی ندارم
يكشنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۷، ۰۹:۱۱ ق.ظ
هوالشهید ؛
خاطرهای از شهید جاویدالاثر «غلامرضا فلاحی»
من سهمی ندارم
برادرم خیلی با غیرت بود. بار آخری که داشت میرفت، همه را بوسید و بشارت شهادتش را داد. برای من هم یک جوراب ضخیم هدیه گرفت و من را به حجاب فاطمی توصیه کرد. قبل از رفتن به جبهه، در لالهزار کار میکرد. روزهایی که نمیتوانست برود سر کار، در منزل غذایی نمیخورد. میگفت: «من سهمی در این غذا ندارم!» حتی میشد تا دو روز هم لب به غذا نمیزد. خیلی سعی کردیم پاگیرش کنیم. حتی به زور دختری را به عقدش درآوردیم که از رفتن منصرف شود. اما میگفت: «من نمیتوانم بمانم و باید بروم!»
به نقل از خواهر شهید
۹۷/۰۱/۱۲