شناسنامه‌های شهر من

مرجع رسمی شهدای شهر واوان

شناسنامه‌های شهر من

مرجع رسمی شهدای شهر واوان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خاطره» ثبت شده است

هوالشهید ؛

خاطره‌ای از شهید والامقام «داود ابراهیمی»

معلم ما بود !

وصیت کرده بود بعد از شهادتش از همه دوستان و آشنایان حلالیت بطلبیم. وقتی برای عمل به وصیتش به مدرسه‌شان رفتم، یکی از مسئولین مدرسه گفت: «داود دانش‌آموز نبود بلکه معلم ما بود! وقتی وارد دفتر می‌شد طوری سلام می‌کرد و به نحوی دستش را برای مصافحه به سویمان می‌آورد که با کمال میل با او دست می‌دادیم و آن‌قدر با ادب بود که هنگام رفتن، چند قدم به عقب می‌رفت و سپس از اتاق خارج می‌شد.» این ادب و احترام را بیشتر از هرکس دیگری نسبت به من و پدرش داشت و با وجود درس و بحث و تحصیل، و پاسداری و نگهبانی در محل، کمک حال من و پدرش بود.
 با اینکه سن کمی داشت، تخریبچی گردانشان بود. در عملیات نصر4 در شهر ماووت عراق پایش روی مین می‌رود و در هفده سالگی به شهادت می‌رسد.

به نقل از مادر شهید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۷ ، ۰۸:۴۸
سید پوریا علوی