شناسنامه‌های شهر من

مرجع رسمی شهدای شهر واوان

شناسنامه‌های شهر من

مرجع رسمی شهدای شهر واوان

خاطره | شهید داود ابراهیمی | معلم ما بود !

يكشنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۷، ۰۸:۴۸ ق.ظ
هوالشهید ؛

خاطره‌ای از شهید والامقام «داود ابراهیمی»

معلم ما بود !

وصیت کرده بود بعد از شهادتش از همه دوستان و آشنایان حلالیت بطلبیم. وقتی برای عمل به وصیتش به مدرسه‌شان رفتم، یکی از مسئولین مدرسه گفت: «داود دانش‌آموز نبود بلکه معلم ما بود! وقتی وارد دفتر می‌شد طوری سلام می‌کرد و به نحوی دستش را برای مصافحه به سویمان می‌آورد که با کمال میل با او دست می‌دادیم و آن‌قدر با ادب بود که هنگام رفتن، چند قدم به عقب می‌رفت و سپس از اتاق خارج می‌شد.» این ادب و احترام را بیشتر از هرکس دیگری نسبت به من و پدرش داشت و با وجود درس و بحث و تحصیل، و پاسداری و نگهبانی در محل، کمک حال من و پدرش بود.
 با اینکه سن کمی داشت، تخریبچی گردانشان بود. در عملیات نصر4 در شهر ماووت عراق پایش روی مین می‌رود و در هفده سالگی به شهادت می‌رسد.

به نقل از مادر شهید
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۱/۱۲

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی