شناسنامه‌های شهر من

مرجع رسمی شهدای شهر واوان

شناسنامه‌های شهر من

مرجع رسمی شهدای شهر واوان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گمنام» ثبت شده است

هوالشهید ؛

خاطره‌ای از شهید جاویدالاثر «غلامرضا فلاحی»

من سهمی ندارم

برادرم خیلی با غیرت بود. بار آخری که داشت می‌رفت، همه را بوسید و بشارت شهادتش را داد. برای من هم یک جوراب ضخیم هدیه گرفت و من را به حجاب فاطمی توصیه کرد. قبل از رفتن به جبهه، در لاله‌زار کار می‌کرد. روزهایی که نمی‌توانست برود سر کار، در منزل غذایی نمی‌خورد. می‌گفت: «من سهمی در این غذا ندارم!» حتی می‌شد تا دو روز هم لب به غذا نمی‌زد. خیلی سعی کردیم پاگیرش کنیم. حتی به زور دختری را به عقدش درآوردیم که از رفتن منصرف شود. اما می‌گفت: «من نمی‌توانم بمانم و باید بروم!»


به نقل از خواهر شهید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۷ ، ۰۹:۱۱
سید پوریا علوی
هوالشهید ؛

خاطره‌ای از شهیدان والامقام گمنام شهر واوان

حق همسایگی را بجا می‌آوریم

من یکی از کسانی بودم که مخالف آوردن شهدای گمنام به این نقطه از شهر بودم و اعتقاد داشتم با آمدن این شهدا به نزدیکی منزل ما اینجا قبرستان می‌شود و قیمت خانه‌های ما پایین می‌آید.
 در همان ایام پسر 12ساله من مبتلا به بیماری شدید پا درد بود، به نحوی که قادر به راه رفتن نبود و این موضوع فشار روانی زیادی بر من وارد می‌ساخت. من حتی پس از دفن شهدا هم ناراحت بودم که این اتفاق افتاده است، تا اینکه یک شب در عالم خواب، شخصی را دیدم که به من گفت: «من یکی از این پنج شهید گمنام هستم. اگرچه شما نمی‌خواستی همسایه شما بشویم، اما حالا که همسایه شما شدیم، حق همسایگی را بجا می‌آوریم. برای شفای پسرت، رو به قبله بایست و سه مرتبه بگو الحمدالله.» من در حالیکه به شدت گریه می‌کردم از خواب پریدم و کاری را که شهید گفته بود انجام دادم و خدای متعال پسرم را بواسطه شفاعت این شهید گمنام، شفا داد و مرا تا ابد شرمنده شهدای گمنام نمود.
 

به نقل از اهالی شهر واوان
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۷ ، ۰۸:۵۹
سید پوریا علوی