شناسنامه‌های شهر من

مرجع رسمی شهدای شهر واوان

شناسنامه‌های شهر من

مرجع رسمی شهدای شهر واوان

خاطره | نوزاد شهید میثم دهستانی | دلم شور می‌زد

يكشنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۷، ۰۸:۵۶ ق.ظ
هوالشهید ؛

خاطره‌ای از نوزاد شهید والامقام «میثم دهستانی»

دلم شور می‌زد

روز حادثه من در محل کار بودم. آن روز بجز بچه‌های خودم، مادرم و فرزندان خواهرم هم در منزل ما بودند. جنگنده‌های دشمن شروع کردند به موشک باران شهر. ما رفتیم داخل پناهگاه. دلم بسیار شور می‌زد. نگران خانواده و بچه‌ها بودم. مرخصی گرفتم و راه افتادم سمت خانه. نزدیک کوچه‌مان که رسیدم، دیدم مأمورین کوچه را بسته‌اند و مادرم با سر و صورتی خونی جلوی درب منزل نشسته و ناله می‌کند. سراسیمه جلو رفتم و از وضعیت بچه‌ها پرسیدم. گفت: «هر کدام از بچه‌ها را یک نفر برداشت و برد!» من هم سریع رفتم تا بچه‌ها را پیدا کنم. موشک نزدیک خانه‌ی ما اصابت کرده بود. بچه‌ها هر کدام در یک بیمارستان بستری بودند. میثم که نوزاد بود و تازه به دنیا آمده بود، در اثر خون‌ریزی مغزی در یکی از بیمارستان‌های تهران به شهادت رسیده بود.

به نقل از پدر شهید
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۱/۱۲
سید پوریا علوی

بمباران

جنگ

شهید

نوزاد شهید

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی